پریناز پریناز ، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره

نی نی قشنگممممممممممم

23 ماهگیت مبارک

سلام نی نی قشنگم الهی فدات بشم من دختر نازم 23 ماهگیت مبارک وای اصلا باورم نمیشه ماه دیگه 2 ساله میشی دیگه قشنگ میفهمی چی میگم و خیلی نسبت به قبل بهتر شدی قشنگم این چند وقته دوتا جشن رفتیم یکی نامزدی پسر دختر عمه ی من و اون یکی عقد پسر داییم بود دختر گلم تولد 2 سالگیت امسال توی ماه رمضونه و من تصمیم گرفتم قبلش بگیرم  یعنی 5 تیر به امید خدا ببخشید یه کم درگیرم دو تا عروسی داریم 2 تا تولد از همه مهمتر اینه که زندایی 23 خرداد میره مکه
11 خرداد 1393

احوالات ما

سلام نی نی قشنگم بالاخره وقت شد و اومدم وبلاگتو آپ کنم خوب خوب از این چند وقته بگم که همش تولد و این ور اون ور بودیم 12 اردیبهشت تولد ملیکا بود که مشا گرفته بودن ما هم رفتیم البته تولد عمو امیر هم بود 17 اردیبهشت تولد سالار بود که چون وسط هفته بود عمه پنجشنبه گرفته بود اونم باز مشا یه سه هفته ایی ما پنجشنبه و جمعه رفتیم مشا خیلی خوش گذشت !!!!! یه روز با بابایی رفتیم شهربازی امیر وقتی میخواستیم بریم شما خیلی اذیت کردی و بابایی خیلی عصبانی شد و همش سرم غر زد که آره این چرا اینجوری میکنه منم با عصبانیتی در حد انفجار گفتم پریناز همش 2 سالشه سالار چرا همش خواهرتو اذیت میکنه که 11 سالشه خلاصه دیروز هم رفتیم باغ پرندگان وا...
27 ارديبهشت 1393

22 ماهگی

سلام نی نی قشنگم خوب 22 ماهگیت مبارک وای اصلا باورم نمیشه که شما دو ماه دیگه 2 سالت میشه الهی بمیرم  سرما خوردی به دکتر واسه خوابت گفتم گفت حتما باید کم خونی داشته باشه گفتم آره گفت چیکار یکنی گفتم دکترش گفته زیاد نیست تا آزمایش رو دید داغ کرد و گفت دکترش غلط کرد این بچه باید قطره آهن بخوره دوباره میام  
11 ارديبهشت 1393

من اومدم دیگه

سلام نی نی قشنگم دختر خوشگلم مامان و ببخش که انقدر دیر وبت و آپ کردم خوب از روز سال تحویل بگم که بابایی قرار بود سرکار باشه و من براش یه سوپرایز بزرگ داشتم که بهش مرخصی دادن و سوپرایز من و خراب کردن حالا سوپرایز چی بود هیچی من میخواستم با شما سال تحویل بریم فرودگاه امسال اولین سالی بود که ما اصلا بدو بدو دم سال تحویل رو نداشتیم همه کارا رو انجام دادم و فقط نشستم و دعا کردم البته همراه با گریه اصلا دست خودم نبود شما هم میومدی و من و ماچ میکردی نزدیک سال تحویل من شما رو بغل کردم و کلی دعا واست کردم از ته قلبم واقعا مادر بودن حس عجیبی هست بابایی از در رفت بیرون و با دو تا پاکت اومد دو تا کارت پستال یکی برای شما و یکی برای من والبته عیدییییی...
28 فروردين 1393

اولین پست 1393

سلام نی نی قشنگم گل نازم شرمنده نشد آخرین پست سال ٩٢ رو برات بزارم ولی خوب .... عروسکم این دومین بهار زندگیته که امیدوارم ١٢٠ تا بهار رو ببینی زودی میام
1 فروردين 1393

یه دخمل مریض و بیحال

سلام نی نی قشنگم امروز ٤ روزه که شما بدجوری مریض شدی از این ویروس جدیدا که همراه تب و  کسلی و بیحالی اسهال و استفراغ هم داره وای خدای من مردم و زنده شدم هر بار که حالت بد میشد انگاری قلبم داشت از جا در میومد شاید یه روزی به این نوشته ها بخندی ولی تا مادر نشی نمیتونی حس منو درک کنی بعد از هر باری که باهات اشک ریختم سر حال بدی که داشتی میمومدی و منو ماچ میکردی میگفتی نه مامان منم سریع از اون حالت خارج میشدم  البته دیروز حالت تهوعت شروع شد که دیگه به حرف پدر گرامیت گوش ندادم و به همراه عزیز بردیمت بیمارستان کودکان تهران وای کلی بچه اونجا بودن بیشتریا عین شما بودن چند تا بستری شدن وای دل توی دلم نبود خلاصه با آمپول و دارو اومد...
17 اسفند 1392

دختر گلم باز سرما خورد

سلام نی نی قشنگم عروسکم بازم سرما خوردی اعصابم بهم میریزه وقتی مریض میشی ! ناز مامان الان ده روزی میشه که دیگه شیر نمیخوری اصلا باورم نمیشد خیلی راحت با این موضوع کنار اومدی مرسی که من و اذیت نکردی زودی میام
11 اسفند 1392