پریناز پریناز ، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 19 روز سن داره

نی نی قشنگممممممممممم

بدون عنوان

1391/4/25 23:38
نویسنده : مامان دخملی
997 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

من اومدم تا از این چند روز تعریف کنم

 

بیمارستان که زن دایی پیشم بود وای کلی اذیت شد بنده خدا . بابایی شب رفت خونه عزیز کلی باهم تلفنی حرف زدیم

فرداش دکتر ساعت 2 ظهر بود اومد و ما رو مرخص کرد .

کلی پرستار باهامون دوست شدن و به من خوابالو میگفتن و میگفتن تو باید با آمبولانس بری خونه خانم خوش خواب

اومدیم خونه . میلاد و بابای بابایی و عزیز و مامانی و نکیسا و کیمیا و ملیکا و عمه بزرگت خونه ما بودن

من و زن دایی برد حموم و بعد رفت خونشون . منم خوابیدم وای بیدار شدم همه اومده بودن میخواستم شما رو شیر بدم یکی شما رو گرفته بود یکی من و یکی بهم توی اون گرما چای میداد یکی گیر داده بود تا کمر بندی که دکتر داده خشک بشه گن بپوش وای دیونه شده بودم توی اتاق 10 نفر آدم دور من جمع بودن

شام هم که دیگه نگو من اصلا از اتاق بیرون نیومدم یعنی جا نبود من بیام

شما هم که دکتر گفت چون گروه خونیت با من فرق داره زردی داری که خدا رو شکر بهتر شدی

شب مامانی و نازی (دختر عموی من ) موندن وای ساعت 4 صبح بابایی رفت شیر خشک گرفت واست

انقدر گریه کردم هی همه میگفتن اگه شیر خشکی بشه دیگه بیچاره میشی هیچ کس بجز بابایی من و درک نکرد توی اون شرایط

ولش کن یاد اون روزا میوفتم داغون میشم

خدا رو شکر من خودم به پریناز شیر میدم البته یه وعده شیر خشک هم میدم چون دکترش گفته

پریناز خانم شبا ساعت 4 بیدار میشه تا 7 صبح

این پریناز توی بیمارستان

پریناز خانم وزنش 3100 بود قدش 48 سانت بود وقتی هم که از بیمارستان اومدی بعد 2 روز رفتی دکتر شده بودی 2900

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

مامانی
26 تیر 91 0:08
اخ قربونت بشم پریناز خانوم پس خوبه شیر خودتو میخوره شکر کن بخدا دوستتداریم عزیزم
مامانی
26 تیر 91 0:28
سلام عزیزم خوبی؟ بروزم طه جونم در 18 هفتگی اگه بیای خوشحال میشم
مامانی
26 تیر 91 0:58
چرا مگه چی شده؟ کامنتم الان اومده؟
الهام مادر اينده
26 تیر 91 7:48
سلام عزيزم .پريناز جون چطوره؟بزرگ شده اذيت ميكنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ واسه افزايش شيرت حلواي بادام خيلي خوبه ،اگه بخوري .يا رازيانه هم شيرتو صاف ميكنه و هم زياد وهمچنين اب نارگيل
مامان زینب خانم
26 تیر 91 9:45
آخ من قربون این پریناز خانم برم که اینقدر خوشمله ماشاالله لا حول و لا قوه ال بالله العلی عظیم دور شه چشم حسود. مامان دخملی ، این روزا زود میگذره و تو نباید سخت به این مشکلات نگاه کنی باید آرامش خودتو حفظ کنی و با آرامش کامل به پریناز خانم شیر بدی عزیزم.
نازنین زینب
26 تیر 91 9:46
به من هم سر بزن اگه برسم امروز عکسای زینب خانم میزارم.
مامان زینب خانم
26 تیر 91 12:27
سلام عکسای دخملی رو گذاشتم خوشحال میشم سر بزنی
مامان سارا
26 تیر 91 14:04
سلام گلم خوبین؟پریناز گلی من چه طوره؟؟؟؟؟؟؟؟؟ببوسش از جانب من این گل خانم رو
میرزا کوچک خان
26 تیر 91 17:35
آخی نازی چه دخمل خوشملی ماشاالله... منم همه اش استرس دارم از بیمارستان اومدنی بخوام بچه رو شیر بدم کسی تو اتاق نباشه.....
نایسل
26 تیر 91 21:38
آخی الهی فداش بشم من چقدر نازه چقدر نی نی نازییییییییییییییییییییییییییی هستششش خداروشکر شیر خودتو میدی زردی اشم هم خوب میشه انشالا
مامانی
27 تیر 91 0:18
اهان پس کامنت من دیر رسیده شما قبل کمنتم نظر دادی
محدثه
27 تیر 91 15:02
آخي چه دخمل نازي ماشالله مواظب خودتون باش
نایسل
27 تیر 91 19:58
قربونت برم مرسییییییییییییییییی پریناز رو ببوس جیگرم
مامانی
29 تیر 91 0:21
سلام گلم خوبی؟ نی نی خوشگلمون خوبه؟ بروزم خانومی
مامان زینب خانم
29 تیر 91 12:36
سلام کجایی خانمی کم پیدایی نگرانت شدم به من هم سر بزن