پریناز پریناز ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

نی نی قشنگممممممممممم

شیطونی

سلام نی نی قشنگم دخملی شما خیلی شیطون هستی اصلا نمیذاری مامان به کاراش برسه عروسکم ١٨ روز دیگه عیده راستی ١٩ اسفند میشه ١سال که از عروسی من و بابایی میگذره تعجب نکن خانومم ما دی ٨٨ رفتیم سر خونه و زندگیمون آخه عمه شما ٢٠ آذر رفت پیش خدا و ما همه کارامون و کرده بودیم قرار بود ١٣ اسفند عروسی بگیریم که نشد بالاخره بعد از ١سال و ٣ ماه ما عروسی گرفتیم آخه بابایی عباس فقط من یه دونه بچه رو داره آرزوش بود من و توی لباس عروس ببینه قربونش بشم اینم یه بوس واسه بابایی عباس   ...
13 اسفند 1390

6ماه

سلام نی نی قشنگم دختر کوچولوی من شما الان ١٤٥ روزه که توی دل منی خیلی خوشحالم ١٤٥ روز شما الان ٢١هفته و ٤روزه هستی فسقلی امروز دکتر گفت همه چیز عالیه خدا رو صد هزار مرتبه شکر دیگه مامانی باید خونه تکونی رو شروع کنه آخه بعد از عید وسایلاتو میارم آخ جون   مامانا بازم واسه ما دعا کنین ...
9 اسفند 1390

دلم گرفته

سلام نی نی قشنگم امشب مامان دلش بدجوری گرفته نمیدونم چرا اون وقتا که هنوز بابایی نبود وقتی دلم میگرفت همش این آهنگو گوش میدادم حالا میخوام بنویسم این آهنگ و این آهنگ خیلی آرومم میکنه البته با گریه ......   توي دنيا چی می خواهی كه به پاهات بريزم همه هستي من به سراپات می ريزم لب پر خنده می خواهی بيا لبهام مال تو  چشم پر گريه می خواهی هردوچشمام مال تو بيا تا برات بگم من وجودم مال تو بزار تا فدات بشم من غرورم مال تو اگه بازيچه می خواهی بيا قلبم مال تو اگه رودخونه می خواهی سيل اشكم مال تو   چرا من بی تو بمونم نمی دونم نمیتونم واسه ی ز...
9 اسفند 1390

تکون خوردن دخملی

سلام نی نی قشنگم الان 3 روزی میشه که شما تکون میخوری و نمیزاری من کاری انجام بده دیروز که توی عروسی سنگ تموم گذاشتی بابایی همش میگه کی میشه زودتر تیر بشه و شما بدنیا بیایی دختری هفته دیگه میری توی 6 ماه یعنی 3ماه مونده تا بدنیا بیایی فسقلی دیگه کم کم باید بریم سراغ خرید شما آخ جون دخترم متاسفانه شما اتاق جدا نداری  و باید با من و بابایی باشی   ...
5 اسفند 1390

عروسی

سلام نی نی قشنگم فردا میخوایم بریم عروسی دوست بابایی من قراره برم خونه عمه ات که با هم بریم آخه مامانی به ملیکا قول داده موهاشو درست کنه خدا کنه بهم خوش بگذره و ...................................... واسم دعا کنین ...
3 اسفند 1390

بدو بدو کادو ولنتاین بگیر

بابایی بعد 3 روز کادو ولنتاین ما رو داد البته بهم گفته بزار توی وسایل شما درست مثل بقیه کادوهاش خوب دیگه پریناز خانم بابایی دوست داره منم نمیتونم کاری کنم اینم عکسش ما هم واسه بابایی عطر گرفتیم اینم عکسش   ...
29 بهمن 1390