بالاخره مریضی از خونمون رفت
سلام نی نی قشنگم
الهی مامان فدات بشه بالاخره مریضی از خونمون تشریف برد
عزیزم هر وقت تب میکردی میگفتی مامان داغ منم کلی غصه میخوردم
واسه خودت خانمی شدی اصلا باورم نمیشه حرفامو میفهمی کافیه بگم آی یا گریه کنم دیگه هیچی تا من غش غش نخندم ول کن نیستی
پریناز خدا رو شکر میکنم که تو رو دارم خدا جون مرسی دیگه جای خالی مامانم رو زیاد حس نمیکنم !
فقط وقتی با آقای پدر یه کم بحث میکنیم داغون میشم و نمیتونم خودم و کنترل کنم ببخشید دختر نازکم
کلی کلمه جدید یاد گرفتی وای مامانی ببخشید الان یادم نمیاد چه کلمه هایی یاد گرفتی
فقط الان لیلید (کلید) یادمه (خوب مگه چیه )
از خواب که بیدار میشی حتما باید با بابایی حرف بزنی
پریناز:بابا - بابا:جانم - پریناز :لالام(سلام )- بابا :سلام دختر با ادبم - پریناز:کجایی (الان یادم نیست به کجایی چی میگی) -بابا: سرکار -پریناز : با سوز و آه فراوون بابااااااااااااااااااااااااااااااااااااا دیگه من دست به کار میشم و قطع میکنممممم
میریم و باهام صبحونه میخوریم و دیگه روزمون با کلی شیطونی شروع میشه
الهی همیشه سالم باشی دخترم
یکشنبه بی حرف پیش میریم که واکسن بزنیم