پریناز پریناز ، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

نی نی قشنگممممممممممم

مادر

سلام نی نی قشنگم امروز فیلم مادر و داره خوبه که بابایی خونه نیست وگرنه هی غرغر میکرد از اول فیلم اشک توی چشام جمع شده دیشب هم کانال ۵ داشت کهریزک و نشون میداد چند تا اهنگ قشنگ گذاشت از لهراسبی و خواجه امیری و سون که اهنگ سون از همه قشنگتر بود انقدر گریه کردم یاد مامان بزرگم افتادم دلم واسش خیلی تنگ شده کاش حالش بد نمیشد که بیمارستان جوابش کنه هیچی نخواد ازش مواظبت کنه که بردنش خانه سالمندان. ۲۵ خرداد میشه یکسال که مامان بزرگم رفت از پیشمون اینم واسه مادر بزرگم نوشتم  (مامان بزرگم بعد از فوت مادرم نذاشت چیزی حس کنم البته مامان مامانم هست ولی این مامان بزرگم چیز دیگه ای بود واسم ) عاشق اینم که همش، به ساعتم نگاه کنم قلبمو...
24 ارديبهشت 1391

بدون عنوان

مادر عزیز: امروز روز مادرس است .همه در این روز محبت مادر شانرا شما را گرامی میدارند. اما من بیچاره تو را در بر ندارم . تو با همه مهربانی هایت مر ا در دنیایی غم و درد گذاشتی و رفتی. امشب تا روز در خیال با تو بودم نوازشهای دور طفلی ام را لمس میکردم و و با اشک جاری همراه با تو بودم. من فرزند که زریعه ی از خدامات ترا در حیاتت تحسین نتوانستم مرا ببخش .روحت شاد و بهشت برین مکانت. یاد دارم کودکی بودم خرد با صدای گرم مادر هر صبحدم در میان بستری نرم و تمیز می گشودم چشم بر نور سفید می گشودم دل بر نور امید یاد دارم سفره خانه ما بوی سنت می داد داخل خانه ما جلوه ای زیبا داشت از زن ایرانی جلوه ای از یک شمع ذره ذره می سوخت و نداشت پرو ایی که به آخر برسد...
23 ارديبهشت 1391

مامان شکمو

سلام نی نی قشنگم مامانی یه چند وقته بدجوری شکمو شده هر چی میخورم انگار نه انگار همش گرسنم میشه امروز یعنی نیم ساعت پیش به بابایی زنگ زدم گفتم گرسنمه  گفت خوب یه چیزی درست کن گفتم هیچی نداریم گفت نه ساندویچ و پیتزا نمیشه  خلاصه یه کم عصاره دلبری و چرب زبونی اضافه کردم خرید الان هم بابایی عباس زنگ زد که بابا جان غصه نخور پول میدم بری خرید اول خرداد     ...
21 ارديبهشت 1391

مادر

وقتی بچه زمین می خورد، مادر گریه می کند؛ وقتی مادر زمین می خورد، بچه می خندد!   تو ای مادر که یک عمره دلت با غصه دم سازه صبوری های تو مادر منو به گریه میندازه مثل یک طفل خواب آلوده من محتاج آغوشم از اون لالاییات مادر بخون بازم توی گوشم برای سرنوشت من تو دلواپس ترین بودی برای اشکهای من همیشه آستین بودی تو ای همیشه غم خوارم تو ای مطرح ترین یارم به نام نامی مادر همیشه دوستت دارم       ...
21 ارديبهشت 1391

مامان خوشگل

سلام نی نی قشنگم امروز رفتیم دکتر برای ویزیت دکتر منو دید گفت سلام مامان خوشگله اگه دخترت هم مثل خودت خوشگل باشه دیگه غمی نداری به بابایی گفتم گفت منم خوشگلم پس من چی آخ جون سونو دارم خدا رو شکر همه چیز عالی بود دخملم   واسم دعا کنین بتونم برم بیمارستان مادارن واسه زایمان   ...
5 ارديبهشت 1391

مامان ساده

سلام نی نی قشنگم دارم به سادگی خودم میخندم  منه ساده فکر میکردم بابایی ٣٣٠ حقوقشه البته بدون در نظر گرفتن وام یعنی ٣٨٠ میگیره حالا امروز میگه ٣٩٠ میگرفتم بدون کم کردن وام میشه ٤٣٠ امروزم ٢٠ به حقوقش اضافه کردن بعد که وام تموم بشه میشه ٥٠٠ از تیر هم چون دخملی هست میشه ٥٤٠ بعد به من میگه ٣٣٠ میگرفتم   ...
4 ارديبهشت 1391

مامان مریض

سلام نی نی قشنگم مامانی بازم مریض شده دیروز بعد چند وقت یکی از دوستام اومده بود بهم سر بزنه که چشمتون روز بد نبینه بنده همش داخل دستشویی بودم بعدشم با بابایی رفتم دکتر سرم زدم حالم که خوب نشد هیچی بدترم شدم از ساعت ٣ تا ٧ بیدار بودم  بابایی به خاطره ما نرفت سرکار خدا کنه واسش شر نشه الان هم منتظرم بابایی برامون ماست و نوشابه بیاره که با کته بخوریم که زودتر خوب بشم حالم بده ...
3 ارديبهشت 1391